این نشریه با احترام به قوانین اخلاق در نشریات تابع قوانین کمیته اخلاق درانتشار (COPE) است و از آیین نامه اجرایی قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در آثار علمی پیروی می نماید.
پیشینه و مبانی نظری پژوهش: گسترش ناهماهنگ استفادههای موجود از اقیانوس و افزودن کاربردهای نوظهور، مانند انرژیهای تجدیدپذیر و آبزیپروری دریایی در مقیاس بزرگ، همراه با روند رو به رشد جمعیت ساحلنشین، سلامت اکوسیستم دریایی را تهدید میکند. حفظ رفاه جوامع ساحل نشین و سلامت اکوسیستمهای اقیانوسی و تضمین توانایی آنها در ارائه خدمات اکوسیستمی، مستلزم یک الگوی تصمیمگیری و اتخاذ راهبُردهای سازگار برای جایگزینی قوانین و مقررات پیچیده و اغلب ناهماهنگ حاکم بر استفاده از ساحل و دریا است. برنامهریزی فضایی ساحلی - دریایی پیشنیاز ایجاد زنجیره ارزش دریا به خشکی است و توسعه دریا محور در غیاب برنامهریزی فضایی دریا قابلیت اجرایی نخواهد داشت. مدیریت پایدار منابع و فرصتهای کسبوکارهای دریایی نیازمند رویکردهای نوین و فناوریهای چند وجهی برای برنامهریزی سازشی هماهنگ با بومشناسی دریاسیما است. روششناسی: روشهای نوآورانه و تکنیکهای تحلیلی برای تفسیر دادههای فضایی و کاربردی کردن این یافتهها برای مدیریت دریایی گریزناپذیر است. بومشناسی دریاسیما، موضوعی جدید، جامع و میانرشتهای است که به تازگی به حوزه علوم دریایی راه بازکرده و دانش فنی و مهارتهای حرفهای آن به تازگی در اختیار برنامهریزان دریا و اقیانوس قرار گرفته است. با توجه به این که رویکرد بومشناسی دریا سیما و استفاده از در برنامه ریزی فضاهای دریایی تا کنون در ایران انجام نشده؛ تحقیق صورت گرفته از نوع بنیادی محسوب می شود.در این پژوهش با مرور نظاممند و تحلیل انتقادی منابع مرتبط با بومشناسی دریا سیما چارچوبی مفهومی برای بهکارگیری این رویکرد در برنامهریزی فضایی دریایی ارائه شده است. روش کار مبتنی بر تحلیل تطبیقی نظریات و استخراج مؤلفههای کلیدی بومشناختی است. یافتهها: یافتههای تحقیق اهمیت استفاده از الگوهای فضایی در مدیریت پایدار منابع دریایی را برجسته میسازد و افقهای جدیدی برای سیاستگذاری محیطهای دریایی میگشاید. نتیجهگیری: با توجه به ضرورت توسعه دریاپایه، استفاده از رویکرد «دریاسیمایی» در مطالعه و برنامهریزی فضایی دریایی، میتواند نقش کلیدی در کاهش تعارضات انسانی با فرآیندهای اکولوژیک ایفا کند. این رویکرد با تکیه بر منطق فضایی-اکولوژیکی، به مکانیابی بهینه کاربریها در محیطهای دریایی کمک میکند. هرچند چالشهای فناورانه وجود دارد، اما توسعه این دانش، ضرورتی حیاتی برای آیندهنگری در سیاستگذاری دریایی کشور است.