این نشریه با احترام به قوانین اخلاق در نشریات تابع قوانین کمیته اخلاق درانتشار (COPE) است و از آیین نامه اجرایی قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در آثار علمی پیروی می نماید.
پیشینه و اهداف:دریای خزر بهعنوان بزرگترین دریاچه بسته دنیا، نقش مهمی در تنظیم سطح آب سواحل و تالابهای پیرامونی خود ایفا میکند. تراز سطح آب دریای خزر تحتتأثیر عوامل اقلیمی مختلفی قرار دارد که یکی از مهمترین آنها تبخیر است. از آنجا که دریای خزر هیچ خروجی طبیعی به اقیانوسها ندارد، تبخیر تنها راه خروج آب از این دریاچه محسوب میشود. تغییرات در تبخیر میتوانند تأثیرات قابلتوجهی بر سطح آب این دریاچه و به تبع آن بر اکوسیستمهای حساس ساحلی، همچون خلیجها و تالابها، بگذارند. خلیج گرگان، بزرگترین خلیج دریای خزر به تغییرات تراز سطح آب بسیار حساس است و اهمیت زیادی از نظر زیستمحیطی و اقتصادی دارد. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر سناریوهای مختلف افزایش تبخیر در دریای خزر بر تراز سطح آب و میزان شوری خلیج گرگان، از مدلسازی هیدرودینامیکی بهره گرفته است. روشها:در این پژوهش از مدل هیدرودینامیکی برای شبیهسازی تأثیر تغییرات تبخیر بر سطح آب و شوری دریای خزر و خلیج گرگان استفاده شد. این مدل با در نظر گرفتن پارامترهایی نظیر دما، تبخیر، باد و تغییرات سطح آب، اثرات متقابل آنها را در مقیاسهای زمانی و مکانی مختلف تحلیل کرده و پیشبینیهای دقیقی از تغییرات اکولوژیک و منابع آبی ارائه میدهد. در این مطالعه سه سناریوی مختلف افزایش تبخیر (10، 20 و 30 درصد) در بازه زمانی 2020 تا 2040 اعمال و تأثیر آنها بر سطح آب و شوری منطقه ارزیابی شد. یافتهها:یافتههای این تحقیق نشان میدهند که افزایش تبخیر باعث کاهش قابلتوجه سطح آب دریای خزر و خلیج گرگان میشود. در سناریوی افزایش 10درصدی تبخیر، سطح آب به تراز منفی 3/28 متر رسیده و کانال چپقلی خشک میشود که مساحت خلیج را به 230کیلومترمربع کاهش میدهد. با افزایش 20 درصدی تبخیر، سطح آب به منفی 7/28 متر افت کرده و علاوه بر کانال چپقلی، کانال آشوراده نیز خشک میشود که مساحت خلیج را به 200کیلومترمربع کاهش میدهد. در سناریوی 30درصد افزایش تبخیر، سطح آب به منفی 1/29 متر رسیده و از سال 2032 ارتباط آبی خلیج با دریای خزر کاملاً قطع میشود و مساحت خلیج به 175کیلومترمربع کاهش مییابد.نتایج مدلسازی شوری نیز نشان میدهد که در هر سه سناریو، روند افزایش شوری در خلیج گرگان مشاهده خواهد شد. در سناریوی افزایش 30درصدی تبخیر، میزان شوری در مرکز خلیج به 6/23pptمیرسد که نشاندهنده افزایش قابلتوجهی نسبت به مقدار فعلی است. نتیجهگیری: با توجه به نتایج حاصل، مدیریت منابع آبی خلیج گرگان و پایش تغییرات هیدرولوژیکی آن ضروری به نظر میرسد. برای جلوگیری از خشکی خلیج در شرایط بحرانی پیشبینیشده، پیشنهاد میشود لایروبی کانالهای ارتباطی با در نظر گرفتن حداقل آسیب به تالابها و زیستگاههای پرندگان انجام شود. با توجه به اینکه سرعت رسوبگذاری در کانال چپقلی کمتر از سایر کانالها است، این کانال میتواند گزینه اول برای لایروبی باشد. همچنین، انتقال آب دریای خزر به خلیج گرگان از طریق یک خط لوله یا کانال ایمن در ناحیه مرکزی شبهجزیره میانکاله، به دلیل شرایط مورفولوژی مناسبتر، بهعنوان راهکاری مقرونبهصرفه پیشنهاد میشود. این اقدامات میتوانند در کاهش اثرات منفی افزایش تبخیر بر اکوسیستم منطقه و منابع آبی خلیج گرگان نقش مهمی ایفا کنند.